خاطرات مریم امیرجلالی از سیروس گرجستانی
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۵۲۱۱۹۳
به گزارش ایسنا، مریم امیرجلالی که در سریال «متهم گریخت» نقش همسر سیروس گرجستانی را ایفا کرده بود و در کنار هم زوج شیرین سرور و هاشم را در قاب جادو ماندگار کردند، این روزها سخت متاثر از فوت ناگهانی همکارش است و افسوس میخورد از اینکه کرونا دیدارشان را به تاخیر انداخت و اجل هم مهلت نداد که این دیدار تازه شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امیرجلالی که به گفته خودش در سریالهایی چون «متهم گریخت» و «پشت کنکوریها» و تلهفیلمهای «چمدانهای خالی» و «ماشین مشتی ممدلی» با مرحوم گرجستانی همبازی بوده است، درباره این هنرمند فقید به ایسنا گفت: اصلیترین کاری که با هم داشتیم همان «متهم گریخت» است؛ چون تمام خاطرهها و صمیمیتی که بین من و مرحوم گرجستانی شکل گرفت، مربوط به همین سریال است.
این بازیگر ادامه داد: چقدر این آدم، انسان و بااخلاق بود که من به راحتی سه ماه با ایشان کار کردم.
این سریال ساخت خوبی داشت و به همین دلیل هم بر دل مردم نشست. مرحوم گرجستانی بسیار انسان صمیمی، مردمدار و با شخصیتی بود. هر چقدر از خوبی ایشان بگویم کم گفتهام.
امیرجلالی در ادامه با ابراز ناراحتی و تاثر از مرگ ناگهانی همکارش، توضیح داد: من نبودم و برای یک کار اداری به شمال آمدم. وقتی زنگ زدند و این خبر را به من دادند، احساس میکردم که نزدیکترین فرد زندگیام از بین رفته است. آنقدر متاثر شدم از مرگ سیروس گرجستانی که قابل توصیف نیست. اصلا فکر نمی کردم ایشان به این زودیها از میان ما بروند.
او افزود: مرحوم گرجستانی در شرایطی نبود که با این سن و سال پنج صبح بلند شود و برود سر کار. گویا ساعت پنج صبح برای کاری به حصارک کرج میرفتند و آن کار هم ناتمام مانده است. حالا نمیدانم ته قصه را چطور میبندند.
امیرجلالی همچنین گفت: متاسفانه برای تنها چیزی که ارزش قایل نمیشوند، هنرمند است و یکی از آنها سیروس گرجستانی بوده است. در این شرایط اصلا وقت کار کردنش نبود.
سرور خانم «متهم گریخت» درباره آخرین دیدارش با هاشم آقا گفت: آخرین بار پارسال به خانه مرحوم گرجستانی رفتم ناهار و شام آنجا بودم و شب خداحافظی کردم و بعد رفتم کانادا. دیگر نرفتم خانهشان تا وقتی که خانشان را عوض کردند و به بومهن رفتند و پس از سالیان سال فعالیت هنری تازه صاحبخانه شده بودند و میخواستند مرا دعوت کنند. میخواستم وقتی از کانادا برگشتم به دیدنشان بروم اما برگشتنم با شیوع ویروس کرونا مصادف شد و صبر کردم تا شرایط برای دیدار بهتر شود.
اتفاقا هفته گذشته مرحوم گرجستانی و خانمشان با من تماس گرفتند که کی میآیی و من گفتم که بومهن را خوب بلد نیستم ایشان گفتند تا جاجرود بیا من به دنبالت میآیم اما متاسفانه قسمت نشد که بروم ایشان را ببینم خیلی متاثر و ناراحتم که این موقعیت پیش نیامد و وجدانم ناراحت بود که چرا نرفتم ایشان را ببینم.
امیرجلالی در پاسخ به این سوال که چرا در تلویزیون کم کار شده است؟ عنوان کرد: فعلا به خاطر کرونا کار نمیکنم. خیلی کارها پیشنهاد شده اما نمیروم. من عاشق تلویزیون هستم و زیاد با سینما رابطهای ندارم. تلویزیون را همیشه ترجیح دادهام و دوست دارم چون مردمی است و من تمام عشقم مردم ایران است و دوست دارم که مردم سرگرم و خوشحال باشند.
او افرود: پیامهایی از مردم دریافت میکنم؛ عدهای هم میگویند شاید ممنوعالتصویر هستی؛ نه، من ممنوعالتصویر نیستم، مدتی قبل در یک برنامه در شبکه پنج حضور پیدا کردم. شرایط به گونهای است که امکان دارد در محیطی بسته گروه با هم کار کنند و من مقداری وسواس دارم و فعلا ترجیح میدهم کار نکنم.
این بازیگر در پایان گفت: از مردم تشکر میکنم که درباره سیروس گرجستانی تا این حد لطف داشتند. همه مردم ـ پیر و جوان ـ به خاطر روحیهی شادش او را دوست داشتند. به خانواده محترم گرجستانی و همسر نازنینش که هم همسر بود و هم رفیق و به ملت ایران که به سیروس گرجستانی صمیمانه نهایت محبت و احترام را مبذول داشتند، تسلیت میگویم.
منبع: الف
کلیدواژه: مرحوم گرجستانی سیروس گرجستانی متهم گریخت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۵۲۱۱۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدایی که چهره خانم معلم را نگران میکرد
ایسنا/لرستان توجه! توجه! محل خود را ترک و به مکان امن پناه ببرید. این صدای آشنایی است که بخشی از خاطرات ما دهه شصتیها را تشکیل میدهد؛ اصلا ذهنمان را مشغول کرده و خیال ندارد از مخیلهمان پاک شود.
توجه! توجه! محل خود را ترک و به مکان امن پناه ببرید. این صدای آشنایی است که بخشی از خاطرات ما دهه شصتیها را تشکیل میدهد؛ اصلا ذهنمان را مشغول کرده و خیال ندارد از مخیلهمان پاک شود.
صدای آژیر پراسترس دوران جنگ، روزهایی که بمباران خاطراتمان را رقم میزد. برای دشمن فرقی نمیکرد که اهداف موشکیاش سرباز هست یا سردار، خانواده هست یا دانشآموز، کاسب هست یا رفتگر! برای او ایرانی بودن مهمترین هدف بود برای کشته شدن، برای معلولیت، برای شکار...
در آن روزها اضطرابی که بر همه ما کودکان دهه ۶۰ مستولی بود صدای آژیر وضعیت قرمز بود که از رادیو در مواقعی که رادارها حضور یک هواپیمای جنگنده عراقی را در مناطق ردیابی میکردند، پخش میشد: «توجه! توجه! صدایی که هماکنون میشنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است و معنا و مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد محل کار و منزل خود را ترک کنید و به پناهگاهها و نقاط امن پناه ببرید»! اوووووووووووو ...
خاطرم هست که زمانی این صدا از رادیو پخش میشد چهره خانم معلم درهم میرفت اما سعی میکرد اضطرابش را پشت لبخندی مصنوعی پنهان کند و یکی یکی بچهها را که از ترس جیغ میکشند به پناهگاه ببرد، یکدفعه متوجه میشد کودکی زیر میز خودش را خیس کرده و او بدون اینکه اجازه بدهد بقیه متوجه شوند آرامش میکرد و با همان شرایط او را در آغوش میکشید و به پناهگاه میبرد.
امان از آن روز که صدای صوت موشک زودتر از پیام رادیو میرسید و مدرسه با خاک یکسان میشد. مثل همان روزی که پنج دانشآموز دختر دبیرستان بنتالهدی صدر خرمآباد هرگز به خانه برنگشتند.
شهیده سیده زهرا رحیمی، شهیده نازیلا جزایری، دیانا کاکاوندی، شهیده لعبت نادی و شهیده طاهره جابری و معلمهایی که هر سال داغ دلشان با آن خاطرات تلخ تازه میشود.
هفته بزرگداشت معلم برهمه زحمتکشان عرصه تعلیم و تربیت مبارک باد.
انتهای پیام